انقلاب پیروزمندانه اسلامی‌ ایران نوید فتح و پیروزی را به همه محرومین و مظلومین با آوای رسا می ‏رساند

در بخشی از وصیت نامه شهید حسین رضایی آمده است: در مقدمه این بساط، نور آزادی و استقلال و شرافت ملت‏ ها، انقلاب پیروزمندانه اسلامی‌ ایران را شاهدیم که چون کوهی استوار و در مقابل همه کفر سرافرازانه ایستاده‏ است و نوید فتح و پیروزی را به همه محرومین و مظلومین با آوای رسا می ‏رساند.

شهید حسین رضایی، فرزند ولی‌الله، در سال ۱۳۴۳/۰۱/۰۵ در شهرستان تفرش متولد شد. دوران کودکی او مصادف با سال‌های تکوین انقلاب و جوشش قیام مردم به رهبری امام خمینی(قدس سره) بود.


بتدریج بزرگ شد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در تفرش گذراند. در دوران انقلاب به خیل انقلابیون پیوست و برای حراست از اسلام، قرآن، میهن و مکتب به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.

از همان ابتدا دارای قلبی‌ رئوف و مهربان بود. احترام به دیگران خصوصاً رعایت حرمت خانواده بویژه پدر و مادر از دیگر ویژگی‏های بارز شهید بود.

اگر مادر یا پدر مشکلی داشت یا به دلیلی ناراحت بود، آرام نمی ‏نشست تا خنده‏‌ای به چهره آنان ببیند.

او هم‏‏زمان با تحصیل به پدر و برادر در پمپ بنزین کمک می‏کرد. به همین دلیل، این مکان یاد و خاطره شهید را همیشه در ذهن پدر و مادر زنده می‏کرد و به همین خاطر پدر شهید این مکان را به یاد فرزند شهیدش نام‏گذاری کرد.


خوبی و مهربانی، خلوص و سخت‏کوشی از جمله ویژگی‏های فکری او بود. او با تواضع و فروتن بود. در خانواده محبوبیت فراوانی داشت و همه او را دوست‏ می‏داشتند.


از برجسته‏‌ترین نکات اخلاقی او احسان و نیکی به اطرافیان و نزدیکان بود به گونه‏‌ای که همواره در پی رفع مشکلات آنها بود و از هیچ‏گونه کمک به آنان دریغ نمی‏‌ورزید.


او هرگز دروغ نمی‏گفت. سادگی در ظاهر صمیمی‌ و مهربان او موج می‏زد و همیشه در کارها بر خدا توکل داشت.

استقامت در برابر مشکلات و صداقت را سرلوحه کارهای خود قرار داده ‏بود. او مهمان‏‌نوازی را بسیار دوست‏ داشت و با خوش‏رویی با دیگران برخورد می‏کرد.

صداقت و ایمان را معیار دوستی می‏دانست و زیباترین خاطره از وی صدای زمزمه قرآن و اذان به هنگام ظهر بود که هنوز طنین صدای زیبای او در منزل به گوش می‏رسد.


در آخرین خداحافظی، مرتب به عقب بر می‏گشت و دستی تکان می‏ داد و دوباره خداحافظی می ‏کرد، آری، با نگاهش می‌گفت: من راهم را یافتم، منتظرم نباشید، این دنیا برای مشتاقانش، و دنیایی از عشق نیز سهم من.


حسین با رفتارش نشان داد که نباید دلباخته دنیا بود و آنان که می‏مانند، باید رسالت شهیدان را بر دوش بکشند؛ مبادا فراموش کنید.


حسین سرباز لشکر ۵۸ ذوالفقار بود و هفده ماه در مدرسه عشق از آموزگار ایثار و رشادت، درس فداکاری آموخت و سرانجام در عملیات بدر، در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۲، در منطقه شرق دجله عراق(در منطقه ی اهواز)، جواز وصال یافت و جرعه‏‌نوش جام حقیقت شد و در جوار امام‏زاده احمد آرام گرفت تا شاهد طلوع مجددش در صبح رستاخیز باشیم.

وصیتنامه شهید:

با حمد و سپاس خداوند متعال، خالق یکتا که همه جهان هستی متعلق به اوست؛ خداوندی که بر ما منت نهاد و در میان همه ادیان، اسلام را به ما عطا فرمود تا لایق انس و قرب خودش گردیم و در این مدت، جریان سلسله انبیاء را یکی پس از دیگری در تکامل دین مبعوث نمود تا بالاخره خاتم الانبیاء، حضرت محمدمصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را بعنوان پیامبر اسلام مبعوث به رسالت نمود و دین او را دین مقبول خودش برای جهانیان قلمداد نمود و مابقی را لغو و بی‏‌اساس عنوان نمود.


حمد و سپاس خداوندی را که با شناساندن خودش به یکتایی و حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را بعنوان رسولش، معاد را هم به آدمیان گوشزد نمود و برای استمرار برخورداری از این مواهب، امامان(علیهم السلام) را برای مسلمین قرار‏ داد و دوازدهمین ایشان را عمری طولانی عطا نمود تا موجب سعادت و برخورداری مردمان گرداند. خداوندی که اظهار فضل نمود و ما انسان‌ها را (که چون به وجودمان بنگریم از ذره‏‌ای آب گندیده به وجودمان آورده‏‌ای و هم اکنون در پشت ظاهرمان چنان وضعیتی است که نمی‏خواهیم لحظه‏‌ای نگاه کنیم.) مورد عنایت واسعه خود قرار دادی و دین و ایمان و رسول دادی و گفتی اگر کوشش کنی به لقای منِ قادرِ متعال می‏ رسی و در قرب خودم هم جایت می‏ دهم. ‌


الله‌اکبر، ‌الله‌اکبر، ‌الله‌اکبر، ‌الله‌اکبر، الحمدلله …


و اصلاً انسان را بعنوان خلیفه خود روی زمین مستعد و مهیا گردانیدی و زمینه‏‌های کسب صفات خودت را بطور نسبی‌ در ایشان ایجاد نمودی. اَشهَدُ أَن لا الهَ الا اَنتَ و محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رسولی به حق، … .


امروز که می‏خواهم این وصیت‏نامه را بنویسم چون به نعمات بی‏ حساب خداوند خودش و دادن اسلام و فرستادن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و قرار دادن امامان(علیهم السلام) و انقلاب اسلامی‌ و رهبریت امام خمینی(قدس سره) و راهنمایی‏های روحانیت و خادمیت مسئولین که زمینه‏‌ساز کمال انسان و تعالی ارزش ‏ها می ‏با‏شد، توجه می‏ کنیم و در مقابل، به اعمال و کردار خود می ‏نگریم.

در پیشگاه احدیت شرمنده و سرافکنده‏‌ام و از درگاه پر از مهر و لطفش طلب مغفرت و عفو می‏نمایم و می‏خواهم که با فضلش و نه با عدلش با من رفتار نماید.

آری، اسلام طلیعه‌دار هدایت و سوق انسان به کمال و سعادت است و دشمنان از آمریکای جنایتکار، صهیونیست‏ها و مارکسیست‏ها و سایر جنایتکاران مکرر تاریخ در صدد تامین خواسته‏‌های شیطانی خود، که منتهی به سقوط و دنائت خودشان و سیر به منجلاب فساد و تباهی می‏ گردد؛

هر نغمه مخالف مطامع پَست خود را در نطفه خفه می‏ کند اما این مرتبه با عنایت و یاری خداوند و رهبری مردی وارسته و مجاهد از تبار حسین(علیه السلام) و امتی شریف و ایثارگر، بساط تجاوز و تعدی ایشان می‏ رود که در همه عالَم نیست و نابود شود

در مقدمه این بساط، نور آزادی و استقلال و شرافت ملت‏ ها، انقلاب پیروزمندانه اسلامی‌ ایران را شاهدیم که چون کوهی استوار و در مقابل همه کفر سرافرازانه ایستاده‏ است و نوید فتح و پیروزی را به همه محرومین و مظلومین با آوای رسا می ‏رساند.


خوشبختانه این سعادت عظیمی‌ که تحقق اهداف‌ الله در کره زمین؛ یعنی رسانیدن به جایگاه بندگی و خلیفه ‏اللهی‏‌اش که با داشتن امکان درک حقایق و قدرت آزادگی و استقلال و فکر کردن به مصالح خود میسر است و در وهله اول، پرورش امت اسلامی‌ به رهبری امام خمینی(قدس سره) قرار گرفته است و ما مسلمانان ایران با استعانت از ‌الله که صاحب همه قدرت‏هاست تا دم آخر و آخرین نفر به این سعادت واقفیم و امید دشمنان اسلام را از هر گونه تجاوز و تعدی، به نا امیدی مبدل می‏ سازیم و مرگ در راه تحقق اهداف را شهادت و کمال سعادت تلقی می‏ نماییم و راغب آنیم.


و السّلام علیکم و رحمه ‌الله و برکاته.

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − یک =