هزینه‌ای گزاف به بهانه کاغذ پاره‌ها

از سال 1394 الی 1399، ایران اسلامی تحت بازرسی‌های بی سابقه آژانس گرفت. این بازرسی‌ها به قدری زیاد بودند که به طور میانگین در هر سال 66 بار جاسوسان در لباس بازرسان آژانس وارد تأسیسات اتمی شدند. در نهایت نتیجه این خوش خدمتی مسئولان وقت به غربیان منجر به بمباران سایت‌های هسته‌ای در سال 1404 گشت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری فعال رسانه‌ای در یادداشتی نوشت: فعالسازی مکانیسم ماشه یا همان مرگ برجام در ایران و جهان باعث شد، که دیگر میز مذاکره‌ای برای رفع تحریم‌ها و برداشتن قطعنامه‌های سازمان ملل وجود نداشته باشد، تا عده‌ای به بهانه وجود سایه جنگ ذیل بند ماده ۷ بتوانند منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را به بازی بگیرند.

در واقع آن‌ها به بهانه مقابله با چند کاغذ پاره، ایران اسلامی را از چاله قطعنامه‌های تحریم تسلیحاتی – موشکی به چاه توقف چرخه غنی‌سازی هسته‌ای انداختند و با جشن گرفتن امضای برجام و توزیع سکه‌های طلای بیت المال، خودشان را سرداران لشگر دیپلماسی معرفی کردند. اما ایران اسلامی و ملت صبور آن یک دهه زیر سایه برجام چه خسارت‌هایی را تحمل کردند و دم نزدند که آورده برجام برای کشور و ملت چیست؟ برجامی که از اول مشخص نبود که چرا چند کشور غربی و شرقی باید به بوسیله آن برای ایرانیان تعیین تکلیف کنند؟

برای اینکه عمق باتلاق این سند پوشالی بهتر فهمیده شود و میزان خسارت‌های آن معلوم گردد، یک دهه اخیر را می‌توان اینگونه مورد بررسی و تحلیل قرار داد. پس از امضای برجام به بهانه توقف تحریم‌ها و آزاد سازی فروش نفت، کشور وارد یک سلسله تعهدات یک طرفه شد و حدود ۱۰ هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده معدوم گشت و کل ذخیره کشور به ۳۰۰ کیلوگرم رسید.

تعداد بسیار زیادی از سانتریفیوژهای سایت فردو از مدار خارج شدند و غنی سازی اورانیوم به میزان کمتر از ۱ درصد تقلیل یافت. راکتور آب سنگین اراک خاموش شد و قلب آن را با بتن و میل‌گرد پر کردند تا احیای دوباره آن امکان نداشته باشد. همچنین ایران پروتکل الحاقی را پذیرفت تا تمام دشمنان کشور از زیر و بم تأسیسات هسته‌ای با خبر شوند.

از سال ۱۳۹۴ الی ۱۳۹۹، ایران اسلامی تحت بازرسی‌های بی سابقه آژانس گرفت. این بازرسی‌ها به قدری زیاد بودند که به طور میانگین در هر سال ۶۶  بار جاسوسان در لباس بازرسان آژانس وارد تأسیسات اتمی شدند.

این دسترسی گسترده باعث گردید، باراک اوباما در آرزوی باز کردن تمامی پیج و مهره صنعت هسته‌ای ایران اسلامی باشد. این بازرسی‌های بی‌حساب و کتاب با بهانه عدم ارسال پرونده ایران به شورای امنیت، به ملت ایران تحمیل شدند.

در نهایت نتیجه این خوش خدمتی مسئولان وقت به غربیان منجر به بمباران سایت‌های هسته‌ای در سال ۱۴۰۴ گشت. این بازرسی‌ها در حالی انجام می‌شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی چشم خود را بر روی غنی‌سازی تسلیحاتی رژیم صهیونیستی بسته بود، همچنین مسئولان آن دوره نیز به این موضوع اعتراضی نداشتند تا مبادا خاطر مبارک غربیان مکدر نشود.

در سال ۱۳۹۹ ایران تمامی تعهدات پرهزینه خود را انجام داد و به روح برجام پایبند ماند، ولی دریغ از یک دلار که از مجرای برجام نصیب ایرانیان بگردد. در روز مقرر شده‌ای در برجام فقط قطعنامه‌های تحریم صنعت موشکی و تسلیحاتی به پایان رسید و اعلام کردند که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از هر کشوری که خواست موشک بخرد.

در حقیقت برجام و سرداران دیپلماسی «زیره به کرمان بردند» و تمامی این هزینه‌ها را به خاطر تحریم صنعت موشک سازی، که ایران در آن خودکفا شده، به مردم تحمیل کردند. چه اختلاس‌ها و چه خیانت‌هایی مانند اختلاس پتروشیمی ستاره خلیج فارس نادیده گرفته شد، تنها به این دلیل که مذاکرات و برجام صدمه نمی‌بینند و چه وعده‌های سرخرمنی همانند تأمین آب آشامیدنی با اسم برجام گره زده شدند.

در حقیقت برجام یک سند سرتاسر خسارت محض بود که اگر مکانیسم ماشه فعال نمی‌شد، معلوم نبود چه هزینه‌های دیگری برای ایرانیان می‌تراشید.

در پایان کلام باید گفت برجام سندی بود که به گفته وندی شرمن در سراسر آن با کلمات و مفاهیم بازی شده و عبارت «تعلیق تحریم» جایگزین «برداشتن تحریم» شده است. همچنین تفسیر و تأویل فرانچسکو نامی منجر شد تا ضمانت و تعهد اجرایی برای طرف مقابل ایران اسلامی وجود نداشته باشد.

حتی فرآیند فعالسازی مکانیسم ماشه در این سند به این صورت است که اگر یکی از طرفین مقابل ایران اسلامی احساس خسارت کند، و چه بسا دلیل متقن و مستندی از تخلف ایران نداشته باشد، می‌تواند علیه ایران اقدام کرده و ایران نیز حق هیچگونه‌ای اعتراضی را ندارد. حالا مردم شریف و عزیز جمهوری اسلامی ایران شاهد این وقاحت سیاسی هستند که عده‌ای می‌گویند با مرگ برجام اتفاقی نیفتاده و ایران دوباره با چند قطعنامه در حد کاغذ پاره مواجه شده است.

در واقع ایران اسلامی در دهه اول ۱۴۰۰ به جای اینکه به تقویت فناوری‌های نوظهور در دنیا بپردازد و اقتصاد غیر نفتی خویش را تقویت کند، باید به جبران خسارات و کسری‌های دهه ۹۰ بپردازد. امروز به دلیل برجام و صرف نظر از تولید برق هسته‌ای، کشور درگیر قطعی‌های مکرر برق در شهرهای مختلف است. با این اوصاف هنوز برجام و طرفداران آن معتقدند که برجام راه پیشرفت به سوی تمدن بزرگ بود.

انتهای خبر/

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 1 =