به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: حوادث اخیر دنیا شامل مذاکرات منتهی به جنگ و بمباران، نسلکشی فلسطینیان، اعلام جنگهای پی در پی کدخدای جهان و فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران به هر بیننده عاقلی نشان میدهند، که سازمان ملل و نهادهای بینالمللی بیشتر یک پوستهای از تمدن و دموکراسی قرن ۲۱ میلادی هستند.
در این دنیای آمیخته با آنارشی تنها موضوعی که حائز اهمیت نیست، مسأله حق و حقوق بشری ملتهای مختلف جهان است. در دنیایی که مذاکرات محل فریب و قتلعام میشوند و مردم بیگناه در سرزمین مادری خود تبدیل به اهداف تکتیر اندازها و پهپادهای رژیم صهیونیستی میگردند، دیگر نباید ملتی برای رسیدن به حق خویش به دیگری امید داشته باشد و با خوش خیالی منتظر شود تا مورد لطف و مرحمت چشم آبیهای مو بلوند قرار بگیرد.
با تصویب مکانیسم ماشه علیه ایران اسلامی و مطرح شدن شروط ماقبل مذاکره از سوی ترامپ مشخص شد که شکافی بسیار عظیم مابین جهان بینی ایرانیان و غربیان وجود دارد. ایرانیان از دهه هشتاد شمسی با شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» پای حق خویش ایستادند ولی غربیان با این پیشفرض که ملتی غیر از آنها هیچ حقی ندارد، با اعمال تحریمها به مقابله با جمهوری اسلامی ایران پرداختند.
این دو جهانبینی به دلیل تفاوت در تعریف «حق» حدود ۲۰ سال را به جنگ و مذاکره گذراندند و در نهایت فعالسازی مکانیسم ماشه نشان داد غربیان حتی با قراردادهایی مانند برجام در آخر کار حق ملت ایران اسلامی را به رسمیت نمیشناسند. دلیل این خصومت و لجبازی غربیان با حق مسلم ملت ایران برای بهره برداری از انرژی پاک هستهای در ایدئولوژی آنها خوابیده است.
در حالت کلی، صاحب نظران تعریف «حق» را اینگونه بیان کردند که حق یک مفهوم اعتباری و ذهنی بوده و درباره افعال اختیاری انسانها کاربرد دارد. در این تعریف چون انسان دخیل شده، مقولاتی همچون نفع و سود مطرح میشوند. در واقع وجود همین سود و ضرر باعث میشود غربیان حق بقیه را به رسمیت نشناسند تا خود از منافع و منابع موجود بهره ببرند.
این رفتار غربیان ریشه در ایدئولوژی و دیدگاه پوزیتیویسم حقوقی آنها دارد. در این دیدگاه منشاء حق و حقوق بر اساس قراردادهای اجتماعی میباشد و وجود یا عدم وجود حق به معنی پذیرش یا عدم پذیرش توسط اجتماعی از افراد است. حتی قطعنامههای سازمان ملل نیز نوعی پذیرش بوسیله اجتماعی از ملتها هستند. حال در همین سازمان ملل گروهی از کشورها موسوم به شورای امنیت، اجتماعی را تشکیل دادهاند و آنها مشخص میکنند که کدام ملت چه حقی دارد.
فعالسازی مکانیسم ماشه به این معنی است که کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند، که ایرانیها حق استفاده از فناوریهای هستهای را ندارند. بهانه اصلی و شاید تنها دستاویز آنها امکان ساخت سلاح هستهای توسط ایران است. غربیان این ممنوعیت استفاده از انرژی هستهای را اینگونه توجیح میکنند که ایران دارای ذخایر نفتی و سوختهای فسیلی است و احتیاجی به انرژی اتمی ندارد.
در حالیکه آمار و ارقام منتشر شده توسط همین غربیان نشان دهنده تغییر مسیر در سیاستهای آنها برای حرکت از سوختهای فسیلی به سوی انرژی هستهای است. این یک بام و دو هوای غربیان باعث شده سیاستهای دوگانه بینالمللی و استانداردهای تبعیضی آنها چهره حقوق بشر را تخریب کنند و هر انسان عاقلی را در مواجه با غرب به درون مرزهای احتیاط و هوشیاری کامل ببرند. این رفتار منافقانه غربیان سابقهای طولانی داشته و آنها تا به حال به هیچکدام از تعهدات خود در هیچ یک از قراردادها پایبند نبودهاند.
ملت ایران اسلامی همانند بقیه ملتها جهان محق است تا از انرژیهای جدید، پاک و تجدیدپذیر برای رفع نیازهای خود استفاده کند. وقتی تمام پیشرفتهای بشر بر پایه انرژی الکتریکی بوده و از گوشی همراه تا خودروهای برقی نوظهور همه نیازمند انرژی برق هستند، چگونه میتوان از تولید انرژی برق در نیروگاههای اتمی چشم پوشی کرد؟ دیگر در این دنیا نمیتوان از سوختهای فسیلی در مقیاس وسیع استفاده نمود، چراکه بزرگترین خطر آن وارد کردن آسیبهای غیرقابل جبران به محیط زیست انسانها است.
برق تولیدی از یک میله سوخت در راکتور اتمی برابر با میزان برق تولید شده از سوختن هزاران تن زغالسنگ میباشد. با این شرایط محیط زیستی و اقتصادی، کشورهای غربی استفاده از انرژی هستهای را برای خود مجاز دانسته ولی برای ایرانیان به شدت منع مینمایند. این وضعیت برای هر صاحب خردی نشانهای از نگاههای استعماری غربیان در قرن ۲۱ میلادی است.
در پایان کلام باید افزود کشورهای غربی هیچ ملتی را محق نمیدانند و همانند دوران استعمار و استثمار کشورهای ضعیفتر معتقدند که آنها باید برای بقیه ملتها تصمیم گیری کنند. غربیان که در دورانی از تاریخ به عنوان اقوام بردهدار جهان شناخته میشوند، امروز با کراوات، کت و شلوار در مجامع سازمان ملل جمع شده و به رسم گذشته تصمیم میگیرند چه حقی برای کدام ملت بهتر است.
در دنیایی که رژیم صهیونیستی خیلی آزادانه به ساخت بمب اتم مشغول گشته، مسأله غربیان ممنوعیت ایران برای استفاده از انرژی اتمی شده است. برای این دنیا پر از هرج و مرج واقعا عبارت «دنیا همه لب و دهان است» برازنده سازمانهای بینالمللی میباشد. ملت شریف و نجیب ایران با اتحاد مقدس خود در این شرایط فعلی دوباره به جهان نشان داد که نام ایران و ایرانیان با عزت و اقتدار گره خورده است.
انتهای خبر/