به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ در فرهنگ ایرانیان، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. کودک در گاهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز آرایه مزارش، شعری است که برایش می سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می سُراید. این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما می گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر میکند.
۲۷ شهریور، روز شعر و ادب فارسی است؛ روزی به افتخار شهریار؛ شاعر نامدار معاصر که توانست زبان فاخر شعر کهن را با احساس و صمیمیت مردمی درآمیزد و روح تازهای به شعر فارسی ببخشد.
در شاهکار ماندگارش حیدربابا، صدای طبیعت را با اصالت زبان مادری و فرهنگ بومی و ایرانی پیوند زد:
حیدربابا ، سنون اوزون آغ اولسون!
(حیدربابا ، همیشه سر تو بلند باد)
درت بیر یانون بولاغ او لسون باغ اولسون
(از باغ و چشمه دامن تو فرهمند باد)
بیزدن سورا سنون باشون ساغ اولسون!
(از بعد ما وجود تو دور از گزند باد)
شهریار تنها شاعر کلمات نبود؛ او زبان دل مردم بود. با وجود شهرت فراگیر، فروتن ماند، از مقام و قدرت گریزان بود و تا پایان عمر، در کنار مردم زیست. بیایید در این روز، اشعار زیبای شهریار را بخوانیم و منش او را زندگی کنیم.
منم که شعر و تغزل، پناهگاه من است
چنان که قول و غزل نیز، در پناه من است
صفای گلشن دلها، به ابر و باران نیست
که این وظیفه محول، به اشک و آه من است
ادبیات فارسی؛ آیینهای از هویت، احساس و اندیشه ایرانی
ادبیات فارسی مجموعهای از شعر و نثر نیست، آیینهایست که نسلها را به هم پیوند میدهد و به ما یادآور میشود که زیبایی، مهر و آزادگی همواره در جان این سرزمین جاری بوده است.
انتهای خبر/