به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: ارتباط و همکاری میان دولتهای جهان همیشه برپایه قراردادهای بین المللی بوده است. در حالت عادی در این قراردادها هر دو طرف همکاری ملزم به انجام یکسری امور بر اساس شرایط ثبت شده در قرارداد هستند.
اما زمانیکه یک طرف قراردادهای بین المللی جمهوری اسلامی ایران باشد، آنگاه تمامی شروط و عقود آن ذیل هیچ بندی از اصل منشور سازمان ملل قرار نمیگیرد. برای درک بهتر و روشنتر شدن وضعیت فعلی کشور میتوان به آخرین قرارداد ایران اسلامی با غرب یعنی برجام رجوع کنیم. این چند وقت به دلیل فعال شدن مکانیسم ماشه اروپائیان و داغ شدن دوباره موضوع خوب و بد بودن برجام، عدهای بهانه بدست گرفتن که اگر در سال ۱۴۰۰ با بایدن توافق میکردیم، امروز مکانیسم ماشهای وجود نداشت.
موضوع هستهای شدن ایران اسلامی از سال ۲۰۰۶ شروع شد، زمانیکه شورای امنیت سازمان ملل به دلیل کشف شدن تأسیسات نطنز و اراک قطعنامههای تحریمی علیه ایران صادر کرد. از سال ۲۰۰۶ مذاکرات ایران با ۱+۵ در نقاط مختلف جهان همچون ژنو، استانبول و بغداد انجام شد و در نهایت در سال ۲۰۱۲ به دلیل اختلافات جدی بر سر غنی سازی بی نتیجه ماند.
در سال ۲۰۱۳ توافق موقت ژنو موسوم به JPOA صورت پذیرفت، به این شرط که ایران سطح غنی سازی را کاهش داده تا به بخشی از دارایی بلوکه شده خود برسد. در واقع JPOA زمینهای برای حصول برجام گشت. در سال ۲۰۱۵ (۲۳ تیرماه ۱۳۹۴) توافق هستهای ایران در وین امضا شد. طبق برجام ایران موظف گردید تا سطح غنی سازی را به صفر برساند، سانتریفیوژها را کاهش دهد و زیر شدیدترین فرآیندهای بازرسی و نظارت آژانس انرژی اتمی قرار بگیرد. در حالیکه در مقابل این اقدامات ایران، غربیان در صورت صلاح دید و تمایل تحریمها را کاهش دهند.
یک هفته بعد (۲۹ تیرماه ۱۳۹۴) قرارداد ایران با ۱+۵ یا همان برجام توسط شورای امنیت به رسمیت شناخته شد و طبق قطعنامه ۲۲۳۱ برجام تأیید و فقط تحریمهای سازمان ملل لغو گردیدند. پس از تصویب ۲۰ دقیقهای برجام در مجلس شورای اسلامی در روز ۲۶ دیماه ۱۳۹۴، رسمأ برجام در ایران اسلامی اجرا گردید و آژانس اتمی پایبندی ایران به آن را اعلام کرد و دسترسی ایران به منابع مالی بلوکه شده افزایش یافت.
ظرف کمتر از ۴ ماه پس از اجرا برجام و در سال ۲۰۱۸ ترامپ رئیس جمهور وقت ایالات متحده به دلیل نبود صرفه اقتصادی برای آمریکا از برجام خارج شد و تحریمهای نفتی و بانکی را بازگرداند و اروپائیان نیز سرمایه گذاری در ایران را متوقف کردند. ترامپ برای گرفتن امتیازات بیشتر و برجامی جدیدتر سیاست فشار حداکثری را اجرا کرد و در مدت یکسال سعی کرد تا صادرات نفت ایران را به حداقل ممکن برساند.
بعد از یکسال صبر استراتژیک پس از خروج آمریکا و بد عهدی اروپاییها، ایران در سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹) مقابله به مثل نمود و کاهش مرحلهای تعهدات خود را آغاز کرد. جمهوری اسلامی ایران ابتدا ذخایر اورانیوم خود را افزایش داد، بعد سطح غنی سازی به مرحله قبل از برجام رساند و سپس از غنی سازی ۵/۴ درصد به غنی سازی بالای ۲۰ درصد پرداخت.
این اقدامات ایران به عنوان نقض برجام شناخته شد، درحالیکه طرف مقابل هیچیک از تعهدات خود را انجام نداده بود. در انتهای سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹) و با افزایش تنشها، آمریکا برای قدرت نمایی و ایجاد وحشت دست به ترور سردار دلها حاج قاسم سلیمانی زد و ایران در مقابل با موشک باران پایگاه عین الاسد و عدم محدودیت در غنی سازی جواب این کار رذیلانه او را داد. با همهگیری جهانی ویروس منحوس کرونا نه تنها مذاکرات بلکه زندگی عادی مردم جهان تعطیل شدند و دو سال بعد یعنی سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۱) و همزمان با ریاست جمهوری بایدن دوباره گفتگوها برای احیای برجام آغاز گردیدند.
احیای برجام همان موضوعی است که امروز عدهای غرب پرست دست روی آن گذاشته و آن را مانند علم شیطان در بین خلق الله میگردانند و فریاد سر میدهند که « اگر گروهی در ۱۴۰۰ میگذاشتند توافق کنیم، امروز برجام بود ولی مکانیسم ماشه نه ». برای صحت سنجی این ادعا باید به ادامه سیر اتفاقات توجه کنیم. در سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۱) تیم آمریکا به دلیل نپذیرفتن شرایط قبلی برجام و عدم اضافه کردن مسائلی مانند توان موشکی و نفوذ منطقهای توسط ایران مذاکرات را متوقف نمودند.
در سال ۲۰۲۲ پیشرفت نسبی حاصل گشت ولی به خاطر اینکه آمریکا حاضر نبود تضمینی برای اجرا و پایبندی خود بده، عملأ مذاکرات وین به بن بست رسید. در مقابل در ۲۰۲۳ ایران سطح غنی سازی را به بالای ۶۰ درصد رساند و در طی یکسال بعد (۲۰۲۴) دسترسی آزانس اتمی را به شدت کاهش داد. امروز در سال ۲۰۲۵ با اینکه برجام دچار مرگ حتمی نشده و هنوز دو طرف ماجرا به دنبال امتیازات خویش هستند، وضعیت نامشخصی در انتظار این برجام در حال تعلیق میباشد.
در پایان کلام باید گفت امروز عدهای با گریه کردن بر سر مزاری که عاری از جنازه است، به دنبال تفرقه افکنی و از بین بردن این اتحاد مقدس ملت ایران هستند. امروز اتحاد ایرانیان آماج تیرهای دشمنان خارجی و منافقین داخلی قرار گرفته تا ایران اسلامی را در تنگنای مذاکره و سایه قرار دهند. آنها بدون توجه به حقایق تاریخی و سیاسی، گویی ۲۵ هزار کیلومتر از شاخصها و منافع ملی کشور دور هستند و با تحریک عواطف اجتماعی در این برهه حساس کشور خواهان بر افروختن آتش جنگ حزبی میباشند.
اما ملت شریف ایران اسلامی دیگر آن ملت بیخبر زمان پهلوی نیستند، که نخست وزیر وقت به همراه شاه قسمت بزرگی از خاک کشور را عروس غربیان بکنند و مورد بازخواست عموم ملت قرار نگیرند. امروز مردم ایران اسلامی با تجربه تجاوز رژیم صهیونیستی و دفاع مقدس ۱۲ روزه با چشمی باز و بدون خطا تمام کارهای مسئولین را مورد نقد و بررسی قرار میدهند.
انتهای خبر/