رقص هنر با ساز سیاست

ما ملت ایران اسلامی باید به تجربه آموخته باشیم که فرهنگ و تاریخ ایرانی برای غربیان فقط زمانی مهم است که در پشت حصار موزه‌هایشان باشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری در یادداشتی نوشت: هنر در دنیای انسان‌ها دارای جایگاه و ارزش بسیار بالایی است، که در این یادداشت ظرفیت اشاره به همه جوانب آن وجود ندارد.

متأسفانه امروزه هنر در دست عده‌ای تبدیل به یک ابزار سیاسی کاری شده تا با دستکاری عواطف هنری – احساسی بشر باعث ایجاد جریان‌های انحرافی و مصنوعی در دل جامعه بشوند.

هنر در زمان صلح یک معنا و تداعی دارد و در زمان جنگ معنی و تداعی دیگری. در زمان صلح، دوره پرورش هنرهای متنوع، هر چه هنر فاخرتر باشد آن جامعه متمدن‌تر و پیشرفته‌تر است ولی بر عکس آن یعنی در زمان جنگ، مقولات هنری به انتهای لیست موارد ضروری برای حفظ بقا منتقل می‌شوند.

این کاهش رتبه دلیلی بر بی‌اهمیتی هنر نیست، بلکه در مقایسه با مهارت‌های لازم زمان جنگ هنر ابزاری نیست که بتوان از آن علیه دشمن به صورت مستقیم سود جست.

البته نقدی درست و بجا وارد است، که هنر بویژه موسیقی تأثیر بسزایی در روحیه سربازان و مدافعان دارد. در اینجا هیچکسی منکر تأثیر و کاربرد سازهای موسیقی و مارش‌های نظامی نیست، بلکه بیان و مقصود اصلی این است که ساز و ادوات موسیقی کاربردی مثل سلاح‌های گرم همانند کلاشنیکف و موشک‌های بالستیک ندارند.

این همان مغالطه‌ای است که عده‌ای در اثنای جنگ ۱۲ روزه به کار بسته بودند. آن‌ها می‌گفتند اگر ما ایرانی‌ها بجای موشک و تقویت قدرت بازدارندگی به دنبال ساخت گیتار و پیانو بودیم، نه جنگی می‌شد و نه صلح جهانی به مخاطره می‌افتاد.

برای فهمیدن باطل بودن این ادعا کافیست نگاهی به تاریخ کنیم و ببینیم آیا وجود ساز و اشتغال به ساخت آن تأثیری بر سرنوشت ملت‌ها داشته است یا خیر؟ آیا هنر یک زبان بین الملل است یا ملت غالب است که هنر ملت مغلوب را تعریف می‌نماید؟

در اینجا لازم است که بیان کنیم هرگاه انسان‌ها به صورت گروهی یا قبیله‌ای دورهم زندگی کردند و اجتماعی را تشکیل دادند، هنر و موسیقی نیز با رشد و تکامل آن‌ها پرورش یافتند. این رشد توأمان بسیار خوب و پسندیده بود، ولی یک مشکل اساسی داشت.

وقتی غربیان شروع به استثمار و استعمار بقیه جهان کردند، هنر و موسیقی ملت‌های استعمار شده نقش چندانی در جلوگیری از این وقایع نداشتند. برای درک بهتر به چند مورد تاریخی استناد خواهیم کرد که هنر و موسیقی تابع بی قید و شرط طرف پیروز جنگ‌ها هستند.

اولین مورد کشف قاره آمریکا بوسیله اروپائیان بود. زمانیکه اروپایی‌ها در سواحل آمریکا از کشتی پیاده شدند و ثروت عظیم آن را مشاهده کردند، دیگر چشم‌هایشان به سازها و ادوات موسیقی بومیان توجهی نکردند.

در هنگام تصرف زمین بومیان و اهدای پتوهای آغشته به عامل آبله به سرخپوستان، برای غربیان مهم نبود که سازهای بومیان چند نوت موسیقیایی را تولید می‌کنند. امروز یکی از قدیمی‌ترین ژانر و سازهای موسیقی آمریکایی متعلق به سبک کانتری است. سبک کانتری مختص دوران گاوچران‌های غرب وحشی می‌باشد و الآن اثری از ساز و موسیقی سرخپوستان باقی نمانده است.

دومین مورد تاریخی کشف استرالیا بوسیله انگلیسی‌ها است که بازهم هنر و موسیقی بومیان ساکن استرالیا تحت تأثیر استعمار روباه پیر جهان لگدمال شد. امروزه استرالیایی‌ها حتی در بالاترین سطوح فرهنگی و هنری زیر نفوذ فرهنگ و قدرت انگلیسی‌ها هستند.

برای مورد سوم باید به کشورهای آفریقایی اشاره کرد، که تحت استثمار فرانسویان حتی زبان مادری خویش را فراموش کردند. درباره آن‌ها نه فقط هنر و موسیقی بلکه واحد پولی کشورهایشان تحت مدیریت بانک مرکزی فرانسه است.

در نهایت مورد چهارم همین ایران خودمان در طول تاریخ پر فراز و نشیب منطقه است. ایران زمین یک نوبت توسط چنگیزخان از شرق، باری دیگر توسط اسکندر از غرب، توسط لشگر تزار از شمال و توسط انگلیسی‌ها و پرتقالی‌ها از جنوب مورد هجوم و تجاوز قرار گرفت. هنگام ورود و در جریان اشغال خاک پاک ایران، اجنبیان ذره‌ای برای هنر و موسیقی اصیل ایرانی ارزش قائل نبودند و برایشان سازهای ایرانی اهمیت نداشت.

در پایان کلام باید افزود که هنر بویژه ساز و ادوات موسیقی مخصوص هر قوم و ملیت زمانی مورد توجه است که آن ملت توانایی دفاع از خود را داشته باشد.

هرگاه ملتی توانست از خود دفاع کند، هنر آن تعالی می‌یابد، وگرنه به تابعیت فرهنگ اجنبی درآمده و دیگر هویت قبلی و اصیل خود را نخواهد داشت. اینکه امروز عده‌ای دوگانه موشک و ساز را کوک می‌کنند یا غلبه‌جویی غربیان را قبول نکرده‌اند و یا فکر می‌کنند اگر ایران اسلامی موشک نداشته و شاغل به ساخت ساز باشد، کسی تحریک نمی‌شود تا به آن حمله کند.

این دوگانه‌سازی‌ها برای این است که گروهی از هنر دوستان جامعه را در مقابل بقیه ملت قرار دهند. اما ملت شریف ایران اسلامی می‌داند که در دنیای وحشی اگر توان دفاع نباشد، کشور طعمه‌ای راحت برای قدرت‌های فعلی جهان است.

ما ملت ایران اسلامی باید به تجربه آموخته باشیم که فرهنگ و تاریخ ایرانی برای غربیان فقط زمانی مهم است که در پشت حصار موزه‌هایشان باشد.

انتهای خبر/

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − یک =