به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: تحمیل جنگ ۱۲ روزه به ملت ایران یکی از مهمترین حوادث این خاک کهن میباشد که علاوه بر عوامل خارجی باید به عوامل داخلی آن نیز به خوبی توجه نمود.
در حال حاضر رویارویی امروز جمهوری اسلامی با جبهه استکبار امپریالیستی و گستاخی دشمنان خارجی نتیجه ارسال نشانههای ضعف از درون است. در صحنه بین الملل کشورها بوسیله دولتها نمایندگی میشوند و دولتها تشکلی از خواص منتخب جوامع هستند.
همیشه خواص تأثیرگذار بر ملت و تأثیر پذیر از اتفاقات و واکنشهای عالم سیاست میباشند. ضعف سیاسی یک کشور وجود خواص ضعیف و بی بصیرت است.
این خواص فاقد بصیرت در مقابل ملت یک روشنفکر شجاع و بینقص هستند، ولی در مقابل دشمن خارجی زبون و ذلیل میباشند. خواص بی بصیرت از زمان صدر اسلام تا به همین امروز وجود داشتهاند و در بزنگاههای حساس همچون مذاکره حکمیت گول ظاهر علیه السلام عمروعاصهای زمان را میخورند.
اسرائیل زمانی نقشه حمله به جمهوری اسلامی ایران را اجرا کرد، که مطمئن بود عدهای از خواص ایران درگیر آفت ریاست طلبی شدهاند. بر اساس شالوده فکری صهیونیستها اگر مخالفین یعنی مسئولان ارشد کشوری و لشکری یک جامعه ترور شوند، آنگاه موافقین یعنی غرب پرستان همچون طلحه و زبیر به نزاع و کشمکش میپردازند تا زمام قدرت را بدست بگیرند.
در واقع با راه افتادن جنگ داخلی هم نظام سیاسی و هم نظام اجتماعی سقوط خواهند کرد. امروز حرف امام خمینی (ره) که فرمودند: «مردم به شما التماس میکنم این غربزدهها را دور بریزید» به خوبی درک میگردد.
چراکه اینگونه خواص بی خاصیت بیشتر عمله و نوکر دشمن هستند تا اینکه خیرخواه ملت و کشور باشند. این طلحهها و زبیرهای زمان با بهانههایی مثل سابقه انقلابیگری، درک محضر امام خمینی (ره) و حضور در جبهه جنگ تحمیلی ۸ ساله همیشه مدعی مناصب دنیوی بوده و خود را از عوام یک سر و گردن بالاتر و فهمیدهتر میدانند و در نهایت خویش را محق به استفاده شخصی از بیت المال میپندارند.
علاوه بر ریاست طلبی خواص و پدید آمدن شاخصهای برتری، آفت دومی به نام مال پرستی به جان عدهای دیگر از خواص جمهوری اسلامی ایران افتاد. بعد از تمام شدن جنگ تحمیلی در سال ۶۸، عدهای از مسیر انقلاب اسلامی جدا شدند و ثروت اندوزی را کسب و کار خویش قرار دادند.
این خواص دنیا دوست با ادعای اینکه کارها و وظایف خود را انجام داده و بدهکار ملت و انقلاب اسلامی نیستند، روی به اشرافیگری و مصرفگرایی آورده و باعث شدند بین خودشان و مردم شکاف طبقاتی عمیقی بوجود بیاید. این تجملگرایی مسئولین مالپرست و گمراه شده تا جایی پیش رفت که قصرهایی همچون قصر زوراء بنا کردند، که کاخهایی همانند کاخ گلستان در مقابل آنها بیقولهای بیش نیست.
آفت سوم، خودپرستی و تکبر، که بخشی دیگر از خواص بی بصیرت را آلوده کرده است، سومین عامل برای تحریک اسرائیل آپارتاید برای انجام حمله میباشد. یکسری از خواص بی بصیرت آنقدر در کجراهها و بیراهها پیشروی کردند، که خود را معیار حق و باطل معرفی نموده و حب و بغض خود را محور تفکیک مردم قرار دادند.
این افراد بعد از رحلت امام خمینی(ره) اشرافیگری و تفاخر عصر جاهلیت پهلوی را دوباره احیا نمودند و برابری کاخ نشین و کوخ نشین را مردود اعلام کردند.
این آفتهای سهگانه باعث القای این تفکر غلط به دشمن شد، که ملت ایران اسلامی نسبت به مسائل ملی و دینی بی تفاوت شدهاند. دشمن با این پیش فرض حمله خود را انجام داد که با یک حمله رعدآسا تغییر نظام سیاسی ایران امکان پذیر است. اما بر خلاف تمام پیشبینیهای کارشناسان عالم سیاست این مهم برایشان حاصل نشد و اتحاد و انسجامی بیبدیل و بی نظیر میان حاکمیت و ملت اتفاق افتاد.
در پایان کلام باید گفت که دشمن خارجی زمانی میتواند بر یک ملت غلبه کند که خواص آن ملت دچار تباهی و انحراف شده باشند و به راحتی حق و باطل را مخلوط نمایند. جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۶ سال تحریم و صبر استراتژیک، کم خواص بی بصیرت به خود ندیده است.
نمونههایی مشابه خواص مخالف با تقابل با رژیم بعث در میدان، خواص آمریکا کدخدای دنیا دان، خواص توافق با هر نوع امضای خارجی، خواص طرفدار صلح با هر ذلت و … که تعداد این خواص بی بصیرت بیخاصیت به شمار کواکب آسمانها است.
اما ملت بزرگ ایران در بحرانها و مواقع حساس این خواص بیخاصیت را به کناری زده و حول محور ولایت فقیه جمع میشوند تا به دنیا ثابت کنند، آنها همانند کوفیان نیستند تا امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) و اولاد ایشان تنها بمانند.
در زمان و مکانی که خیلی از خواص کشورها بندگان دنیایند و دین خدا برایشان تنها لقلقهای برای زبان است، ملت مسلمان ایران نشان داد که ایران حرم امن إلهی بوده و تفرقه افکنی این خواص بی بصیرت برایشان مهم نیست.
انتهای خبر/