بازی فریب، آمریکا یا ایران

با وجود دو نوبت پاسخ‌دهی به اعمال شرورانه آمریکا باز هم عده‌ای با شبهه سازی و تحریف اذهان عمومی به دنبال بزرگ‌نمایی آمریکا و تحقیر ایران هستند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری فعال رسانه‌ای در یادداشتی نوشت: پیشینه دعوای تاریخی ایران و آمریکا از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع شده و در حال حاضر دارای قدمتی ۷۲ ساله است.

ایالات متحده آمریکا نه تنها با ایران اسلامی بلکه با تمامی جهان به خاطر حفظ منابع غصبی خودش سر جنگ دارد. جنگ‌های ویتنام، عراق، افغانستان، سوریه و اخیرأ دخالت‌های نظامی و عملیات‌های تروریستی علیه جمهوری اسلامی ایران نقاط جالب و مبهم در کارنامه جنگ افروزی آمریکا می‌باشند.

اقتدار و هیمنه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم با ریختن بمب‌های اتمی-هیدروژنی بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن تثبیت و عالم‌گیر گشت. حتی در دوران جنگ سرد آمریکا با پشتوانه سلاح اتمی و قدرت نوپای رسانه‌ای خود توانست از حمله اتمی شوروی جلوگیری نماید.

بعد از فروپاشی رقیب مارکسیست نیز خود را به عنوان یکه‌تاز عرصه بین الملل معرفی کرده و نقش کدخدای جهان را بازی کند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و متولد شدن جمهوری اسلامی ایران، آمریکا ژاندارم خود را در غرب آسیا از دست داد و اولین شکست پس از جنگ جهانی دوم را تجربه نمود.

این تجربه به قدری در کام عمو سام آمریکایی تلخ بود که به جای مذاکره برای آزاد سازی کارمندان لانه جاسوسی دست به عملیات نظامی زد. در آن موقع نیز با مأموران خدا، شن‌های طبس، آشنا شد و دومین شکست خویش را تجربه کرد.

پس از دو شکست مفتضحانه، این نوبت با تحریک حزب بعث و صدام در عراق کبریت جنگ تحمیلی ۸ ساله را کشید که در نهایت درست بعد از دست‌یابی رزمندگان ایرانی به سکوهای پرتاب موشک‌های قذافی با قطعنامه ۵۹۸ جلوی شکست خود را گرفت.

بعد از رحلت امام خمینی(ره) آمریکا با تغییر راهبرد خود از حوزه نظامی به حوزه دیپلماسی توانست با فریب مذاکرات آزاد سازی گروگان‌ها، قطعنامه ۲۲۳۱ و مذاکرات توقف کامل غنی‌سازی اورانیم ضربات وارده در گذشته را تا حد قابل توجهی جبران نماید.

در سال ۱۳۹۸ با ترور حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد در دل شب و خارج از مناطق درگیری نظامی با داعش آمریکا نشان داد که این تغییر رویه به صورت کامل انجام نشده است.

دوباره به دنیا ثابت شد که آمریکا در زیر دستکش مخملی خویش پنجه آهنین پنهان کرده تا در صورت اعتماد به او از پشت و ناغافل ضربه کاری خود را وارد کند. اما ایالات متحده یک مؤلفه مهم را وارد محاسبات خود نکرده بود و آن چیزی نبود جز اینکه ایران ۹۸ با ایران ۵۸ به طور کلی متفاوت بوده و در طی ۴۰ سال تحریم به بلوغ کامل رسیده است.

موشک باران پایگاه عین الاسد در عراق آن هیبت چندین دهه‌ای را همچون شیشه شکست و به هزاران تکه تبدیل نمود. حتی فرماندهان سنتکام احتمال چنین پاسخ و واکنش متقابلی را از کشوری که ۴۰ سال تحریم بوده، نداشتند.

البته واقعه عین الاسد برای آمریکایی‌ها درس عبرت نگردید و آن‌ها بازهم در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل با دخالت نظامی و بمباران سایت‌های هسته‌ای ایران به رویه قبلی خود ادامه دادند. این نوبت نیروهای مسلح ایران اسلامی پایگاه العدید سنتکام در قطر را با موشک‌های ایرانی مورد اصابت قرار دادند.

اما با وجود دو نوبت پاسخ‌دهی به اعمال شرورانه آمریکا باز هم عده‌ای با شبهه سازی و تحریف اذهان عمومی به دنبال بزرگ‌نمایی آمریکا و تحقیر ایران هستند. اخیرأ عده‌ای بیان کردند که هر وقت ایران به آمریکا می‌خواهد پاسخ دهد از قبل با آن‌ها هماهنگ کرده و زمین‌های خالی را با موشک شخم می‌زنند.

در واقع این شبهه گویی توسط کارگروه مشترک کاخ سفید و پنتاگون طراحی شده تا ذهن ایرانیان را مسموم نماید. برای پاسخ دادن به این شبهه و این افرادی که فریب بازی رسانه‌ای دشمن را خورده‌اند، لازم است پاسخ نظامی ایران را بهتر و بیشتر مورد نقد و بررسی قرار دهیم.

پایگاه‌های عین الاسد و العدید به ترتیب مهمترین پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق و قطر می‌باشند. اگر قرار بود که ایران برای پاسخ به آمریکا با آن‌ها هماهنگ باشد، چرا نباید پایگاه‌های کوچکتر و کم اهمیت‌تر را مورد هدف موشک‌ها قرار دهند؟

حتی برای مبحث تخلیه پایگاه‌ها، در مورد عین الاسد فرمانده وقت سنتکام اعلام کرد که بوسیله عکس ماهواره‌های جاسوسی خود متوجه تغییرات لجستیک نظامی ایران شدیم و چند ساعت قبل از پاسخ پایگاه را در حد توان تخلیه نمودیم.

اما در مورد العدید ماجرا متفاوت بوده و آمریکا با اطمینان از پاسخ‌دهی ایران تمام نیروی انسانی پایگاه‌های حوزه خلیج فارس را از چند روز قبل‌تر تخلیه نمود. در حقیقت آن‌ها جانشان را برداشته و تجهیزات و ادوات نظامی را پشت‌سرشان گذاشته و فرار کردند.

در هر دو حالت ضربات ایران چنان سنگین و پرهزینه بوده که اجازه ورود خبرنگاران آمریکایی به پایگاه داده نشده و اطلاعات و گزارشات خسارت به صورت محرمانه بایگانی شده‌اند.

در پایان باید از این غرب پرستان پرسید، اگر آمریکا هنوز قدرت بلامنازع جهان است، چرا ایران را تهدید به تلافی و جنگ نکرد؟ اگر پاسخ‌ها هماهنگ شده بود، چرا اجازه دسترسی به مطبوعات داده نمی‌شود؟ اگر آمریکا با ایران دشمن نیست، چرا در پیرامون ایران اسلامی این همه پایگاه نظامی دایر کرده است؟

و خیلی از این سوالات وجود دارند و هنوز بی‌پاسخ مانده‌اند. آمریکا امروز بیشتر بر روی جنگ روانی-شناختی در جنگ رسانه‌ها متمرکز شده تا آبرو و اقتدار خود را حفظ کند. اینگونه شبهه‌ها برای همین مقصود طراحی شده و در سطح جامعه اسلامی ایران گسترش می‌یابد تا بذر ناامیدی و خود کم‌بینی کاشته شوند.

انتهای خبر/

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − 6 =