به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ندای تفرش»؛ سیاوش منظوری با توجه به دیدار اخیر زلنسکی و ترامپ و میزان کارایی سلاحها در جنگ نوشت: با نگاهی به تاریخ معاصر ایران میتوان علاقه و حرص شاهان پهلوی را برای داشتن یک ارتش و نیروی نظامی برتر مشاهده کرد. از معامله پایاپای گاز و نفت با اتحاد جماهیر شوروی تا خرید تسلیحات آمریکایی، شاهان پهلوی فقط به دنبال خرید و ذخیره ابزار آلات نظامی بودند. برای آنها کارایی و ایجاد بازدارندگی توسط این جنگ افزارها اصلا مهم نبود، مصداق بارز این مسأله فروپاشی ارتش ایران در زمان جنگ جهانی دوم بود.
در آن زمان یا تسلیحات کار نمیکرد و یا متخصص کار با آنها ایرانی نبود. در واقع شاهان پهلوی امنیت و اقتدار یک ملت را به یک مشت توپ و تفنگ بلااستفاده گره زده بودند. برای پدر و پسر پهلوی تبار تنها داشتن سلاح دغدغه بود و نه استفاده از تسلیحات برای ایجاد بازدارندگی در مقابل ارتشهای بیگانه و حفظ تمامیت ارضی کشور.
به هر حال قدرت نظامی یک اصل اساسی برای توسعه و پیشرفت کشورها به حساب میآید. در قرن ۲۰ میلادی نقش قدرت نظامی بیشتر از بقیه اعصار به چشم میآید، چراکه در نیمه اول قرن ۲۰ جنگ های جهانی اول و دوم به خوبی نشان داده شد که کشورهایی که قدرت نظامی توسعه یافته داشتند فاتحان تاریخ به حساب آمدند.
در نیمه دوم قرن ۲۰ میلادی با ظهور گسترده سلاحهای هستهای راهبرد خیلی از کشورها تغییر کرد و به نحوی نظام بین الملل در چهار چوب خاصی تثبیت شد که تنظیم کننده رفتار کشورها گشت.
در زمان جنگ سرد میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی راهبرد بازدارندگی توسط سلاح اتمی داغترین موضوع محافل نظامی-سیاسی بود، اما پس از جنگ سرد و تا حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مقوله خلع سلاح اتمی مطرح شد.
در واقع قرن ۲۱ میلادی شاید یکی از حساس ترین قرن های تاریخ بشریت است که در آن ساختار دفاعی جهان دچار تحول و دگرگونی شد. بازدارندگی اتمی و خلع سلاح اتمی هر یک طرفداران خود را دارند و از سال ۲۰۰۱ به بعد میان طرفداران این دو نظریه همیشه نزاع و درگیری است.
بازدارندگی به صورت کلی بر پایه مکتب واقع گرایی تعریف شده و به صورت عام اینگونه تعریف میشد که به دشمن بفهمانید اثرات و مضرات رفتار فعلی او از منافع مد نظرش بیشتر است.
به عبارت دیگر دشمن هنگام محاسبه سود و زیان متوجه شود عکس العمل شما هزینه سنگینی بر او وارد میکند. این تعریف با گستردگی عجیبی در حوزههای نظامی و غیر نظامی باعث میشد تا کشورها به صورت مستقل عمل بکنند تا بازدارندگی بقیه در مقابل آنها کاهش پیدا کند.
یعنی هرچه کشوری مستقلتر باشد برای پاسخ دادن به متجاوز راحتتر تصمیمگیری میکند، چراکه ستون هزینه و زیان برای انتقام گیری او به چند مورد محدود ختم میشود. اما اگر کشوری مستقل نبود و مورد تجاوز قرار میگرفت آنگاه برای پاسخ باید لیست هزینهها را بررسی نماید تا متوجه شود در آینده محتاج آن کشور و یا متحدانش خواهد بود یا نه؟
البته دلیل این نوع رفتار این بود که در زمان گذشته هیچ دولتی توان پاک کردن یک دولت دیگر را از صحنه سیاست نداشت، اما در عصر اتم دولت آمریکایی آیزنهاور بازدارندگی را در قالب دکترین انتقام گسترده اتمی مطرح کرد. این دکترین که شامل تهدید صریح مبنی بر انتقام گیری شدید ویران کننده است، به راحتی و با موفقیت در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن آزمایش گردید.
پنج شرط فرآیند بازدارندگی
فرآیند بازدارندگی نیازمند پنج شرط اساسی یا پنج مرحله اصلی برای عملی شدن است.
شرط اول، عینی بودن و موجود بودن توان، تسلیحات و تکنولوژی لازم برای ایجاد بازدارندگی است. این یک عامل درون کشوری بوده و در جمهوری اسلامی ایران با توسعه انواع موشکهای ماهوارهبر، بالستیک، کروز و کلاهکهای مافوق صوت شرط اول بازدارندگی را کفایت میکنند.
شرط دوم بازدارندگی شرط ذهنی است که نشان میدهد فرماندهان و ملت یک کشور به این سطح از آمادگی روانی رسیدهاند که بر سر منافع ملی و کشوری توان انجام عملیات نظامی را داشته و همچنین منتظر پاسخ آن از طرف مقابل هستند. این شرط ذهنی در سطوح عالی فرماندهی نظامی و ملت غیور ایران اسلامی وجود دارد.
در پاسخ به ترور ناجوانمردانه شهید قاسم سلیمانی و موشک باران پایگاه عین الاسد در خاک عراق، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور غیر اتمی به آمریکا قدرت اتمی اول جهان پاسخ نظامی مستقیم داد و به همه دنیا نشان داده شد که ملت ایران بر سر منافع و حیثیت ایران و ایرانیان واهمهای در برخورد با یک ابرقدرت اتمی ندارند.
شرط سوم شرط زبان دیپلماتیکی است، یعنی یک ملت و دولت در هنگام وجود خطر یا احساس یک خطر محتمل در مقابل منافع ملی خود چقدر صراحت بیان دارد و میتواند متجاوز خطاکار را به سرانجام بد خود آگاه نماید. جملاتی از امام خامنهای (حفظه الله) با مضامینی همچون «ایران اسلامی در تنبیه متجاورزین به خاک مقدس کشور نه شتابزده عمل میکند و نه تعللی را مرتکب میشود» و «برای حفظ امنیت ملت و کشور از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهد شد» مصادیقی از شرط سوم هستند.
شرط چهارم بازدارندگی مبادله اطلاعات شروط اول و دوم است. در واقع این شرط ویترین فرآیند بازدارندگی بوده و هدف از آن انتشار اطلاعات به صورت علنی (انفجار اتمی ژاپن) و یا کنترل شده (جنگ سرد) برای رسیدن به دست متجاورزان و بدخواهان میباشد. این مرحله از بازدارندگی مهر صحت بر وجود تسلیحات و عزم افراد مدافع کشور است.
شرط یا مرحله نهایی بازدارندگی عقلانیت طرفین درگیری است. این شرط بیان میکند که هر طرف سود و زیان خویش را سنجیده و بر اساس این سنجش دست به عمل متقابل میزند، ولی این این شرط در تاریخ دنیا بارها نقض شده است. از معدود حالاتی که این شرط صد درصدی رعایت نشده، اماده باش نظامی و اتمی نیکسون به مراکز هستهای آمریکا در اوج تنشهای جنگ سرد با شوروی هستهای است.
کلام آخر
فرآیند بازدارندگی با ماهیت وحشت آفرینی برای طرف متخاصم است. یعنی یک کشور دارای اراده و توانایی برای زیان وارد کردن به عامل خاطی باشد. پنچ شرط بازدارندگی در راستای یک هدف مشخص است و آن هدف دفاع از یک منفعت ملی و تحمیل هزینهای گزاف به متجاوز است تا در آینده مرتکب به عملی مشابه نشود.
اما اینکه بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران تا کدام مرحله پیش میرود، یکی از سوالات اساسی و بنیادین امروز دشمنان ملت است. از انجا که سلاحهای اتمی، نوترونی، شیمیایی و میکروبی در گروه سلاحهای کشتار جمعی قرار گرفته و طبق نظر ولی فقیه امام خامنهای داشتن و ساخت آنها جایز نیست، اما رفتار و سابقه عملکرد رژیم صهیونیستی در استفاده از سلاح کشتار جمعی دور از نظر نیست، امکان تغییر نظر ایشان نیز محتمل است.
در پایان کلام باید اذعان داشت که در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دارای پنج شرط اصلی بازدارندگی بوده و اینکه این بازدارندگی رنگ و بوی هستهای بگیرد به رفتار دشمنان و صلاح دید رهبر حکیم و فرزانه کشور امام خامنهای وابستگی دارد.
انتهای خبر/