شهید حسین رضایی، فرزند ولیالله، در سال ۱۳۴۳/۰۱/۰۵ در شهرستان تفرش متولد شد. دوران کودکی او مصادف با سالهای تکوین انقلاب و جوشش قیام مردم به رهبری امام خمینی(قدس سره) بود.
بتدریج بزرگ شد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در تفرش گذراند. در دوران انقلاب به خیل انقلابیون پیوست و برای حراست از اسلام، قرآن، میهن و مکتب به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.
از همان ابتدا دارای قلبی رئوف و مهربان بود. احترام به دیگران خصوصاً رعایت حرمت خانواده بویژه پدر و مادر از دیگر ویژگیهای بارز شهید بود.
اگر مادر یا پدر مشکلی داشت یا به دلیلی ناراحت بود، آرام نمی نشست تا خندهای به چهره آنان ببیند.
او همزمان با تحصیل به پدر و برادر در پمپ بنزین کمک میکرد. به همین دلیل، این مکان یاد و خاطره شهید را همیشه در ذهن پدر و مادر زنده میکرد و به همین خاطر پدر شهید این مکان را به یاد فرزند شهیدش نامگذاری کرد.
خوبی و مهربانی، خلوص و سختکوشی از جمله ویژگیهای فکری او بود. او با تواضع و فروتن بود. در خانواده محبوبیت فراوانی داشت و همه او را دوست میداشتند.
از برجستهترین نکات اخلاقی او احسان و نیکی به اطرافیان و نزدیکان بود به گونهای که همواره در پی رفع مشکلات آنها بود و از هیچگونه کمک به آنان دریغ نمیورزید.
او هرگز دروغ نمیگفت. سادگی در ظاهر صمیمی و مهربان او موج میزد و همیشه در کارها بر خدا توکل داشت.
استقامت در برابر مشکلات و صداقت را سرلوحه کارهای خود قرار داده بود. او مهماننوازی را بسیار دوست داشت و با خوشرویی با دیگران برخورد میکرد.
صداقت و ایمان را معیار دوستی میدانست و زیباترین خاطره از وی صدای زمزمه قرآن و اذان به هنگام ظهر بود که هنوز طنین صدای زیبای او در منزل به گوش میرسد.
در آخرین خداحافظی، مرتب به عقب بر میگشت و دستی تکان می داد و دوباره خداحافظی می کرد، آری، با نگاهش میگفت: من راهم را یافتم، منتظرم نباشید، این دنیا برای مشتاقانش، و دنیایی از عشق نیز سهم من.
حسین با رفتارش نشان داد که نباید دلباخته دنیا بود و آنان که میمانند، باید رسالت شهیدان را بر دوش بکشند؛ مبادا فراموش کنید.
حسین سرباز لشکر ۵۸ ذوالفقار بود و هفده ماه در مدرسه عشق از آموزگار ایثار و رشادت، درس فداکاری آموخت و سرانجام در عملیات بدر، در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۲، در منطقه شرق دجله عراق(در منطقه ی اهواز)، جواز وصال یافت و جرعهنوش جام حقیقت شد و در جوار امامزاده احمد آرام گرفت تا شاهد طلوع مجددش در صبح رستاخیز باشیم.
وصیتنامه شهید:
با حمد و سپاس خداوند متعال، خالق یکتا که همه جهان هستی متعلق به اوست؛ خداوندی که بر ما منت نهاد و در میان همه ادیان، اسلام را به ما عطا فرمود تا لایق انس و قرب خودش گردیم و در این مدت، جریان سلسله انبیاء را یکی پس از دیگری در تکامل دین مبعوث نمود تا بالاخره خاتم الانبیاء، حضرت محمدمصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را بعنوان پیامبر اسلام مبعوث به رسالت نمود و دین او را دین مقبول خودش برای جهانیان قلمداد نمود و مابقی را لغو و بیاساس عنوان نمود.
حمد و سپاس خداوندی را که با شناساندن خودش به یکتایی و حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را بعنوان رسولش، معاد را هم به آدمیان گوشزد نمود و برای استمرار برخورداری از این مواهب، امامان(علیهم السلام) را برای مسلمین قرار داد و دوازدهمین ایشان را عمری طولانی عطا نمود تا موجب سعادت و برخورداری مردمان گرداند. خداوندی که اظهار فضل نمود و ما انسانها را (که چون به وجودمان بنگریم از ذرهای آب گندیده به وجودمان آوردهای و هم اکنون در پشت ظاهرمان چنان وضعیتی است که نمیخواهیم لحظهای نگاه کنیم.) مورد عنایت واسعه خود قرار دادی و دین و ایمان و رسول دادی و گفتی اگر کوشش کنی به لقای منِ قادرِ متعال می رسی و در قرب خودم هم جایت می دهم.
اللهاکبر، اللهاکبر، اللهاکبر، اللهاکبر، الحمدلله …
و اصلاً انسان را بعنوان خلیفه خود روی زمین مستعد و مهیا گردانیدی و زمینههای کسب صفات خودت را بطور نسبی در ایشان ایجاد نمودی. اَشهَدُ أَن لا الهَ الا اَنتَ و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رسولی به حق، … .
امروز که میخواهم این وصیتنامه را بنویسم چون به نعمات بی حساب خداوند خودش و دادن اسلام و فرستادن پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و قرار دادن امامان(علیهم السلام) و انقلاب اسلامی و رهبریت امام خمینی(قدس سره) و راهنماییهای روحانیت و خادمیت مسئولین که زمینهساز کمال انسان و تعالی ارزش ها می باشد، توجه می کنیم و در مقابل، به اعمال و کردار خود می نگریم.
در پیشگاه احدیت شرمنده و سرافکندهام و از درگاه پر از مهر و لطفش طلب مغفرت و عفو مینمایم و میخواهم که با فضلش و نه با عدلش با من رفتار نماید.
آری، اسلام طلیعهدار هدایت و سوق انسان به کمال و سعادت است و دشمنان از آمریکای جنایتکار، صهیونیستها و مارکسیستها و سایر جنایتکاران مکرر تاریخ در صدد تامین خواستههای شیطانی خود، که منتهی به سقوط و دنائت خودشان و سیر به منجلاب فساد و تباهی می گردد؛
هر نغمه مخالف مطامع پَست خود را در نطفه خفه می کند اما این مرتبه با عنایت و یاری خداوند و رهبری مردی وارسته و مجاهد از تبار حسین(علیه السلام) و امتی شریف و ایثارگر، بساط تجاوز و تعدی ایشان می رود که در همه عالَم نیست و نابود شود
در مقدمه این بساط، نور آزادی و استقلال و شرافت ملت ها، انقلاب پیروزمندانه اسلامی ایران را شاهدیم که چون کوهی استوار و در مقابل همه کفر سرافرازانه ایستاده است و نوید فتح و پیروزی را به همه محرومین و مظلومین با آوای رسا می رساند.
خوشبختانه این سعادت عظیمی که تحقق اهداف الله در کره زمین؛ یعنی رسانیدن به جایگاه بندگی و خلیفه اللهیاش که با داشتن امکان درک حقایق و قدرت آزادگی و استقلال و فکر کردن به مصالح خود میسر است و در وهله اول، پرورش امت اسلامی به رهبری امام خمینی(قدس سره) قرار گرفته است و ما مسلمانان ایران با استعانت از الله که صاحب همه قدرتهاست تا دم آخر و آخرین نفر به این سعادت واقفیم و امید دشمنان اسلام را از هر گونه تجاوز و تعدی، به نا امیدی مبدل می سازیم و مرگ در راه تحقق اهداف را شهادت و کمال سعادت تلقی می نماییم و راغب آنیم.
و السّلام علیکم و رحمه الله و برکاته.