به گزارش ندای تفرش به نقل از خبرگزاری بسیج تفرش؛ فرمانده ناحیه مقاومت بسیج تفرش به مناسبت روز عفاف و حجاب بیانیه ای صادر کرد.
متن پیام به شرح زیر است:
اگر صد سال پیش انگلیس، نوکرِ اسطبلِ اسب های کنسولِ هلند را از طویله به شاهنشاهی ایران رساند
امروز هم همان انگلیس میخواهد برای مبارزه با استقلال و آزادی ایران و صدور استعمار و بردگی از تریبون بی بی سی و اینترنشنال و…
با دلسوزی و اشک تمساح و شعارهای قشنگ و دلربا، لباس عفاف و نماد حریت و آزادگی و مبارزه با اجنبی را از تن مان در بیاورد.
راه همان است!
مبارزه با حجاب و عمامه عمارها تنها راه ورود بردگی و استعمار نوین است!
هدف همان است بازگشت به ذلت و نوکری!
ابزار همان است شعبان بی مخ های مجازی !
بعد از حادثه فوت تاسف برانگیز خانم مهسا امینی، دومینویی از حوادث در حال رقم خوردن است که شناسایی اضلاع ماجرا را ضروری می نماید. چرا این ماجرا ضریب اضافی خورده و پرونده حقوقی تبدیل به مساله امنیتی شده است؟
اینکه گشت ارشاد و نحوه مدیریت و راهبری حجاب و عفاف در کشور چه مکانیسمی باید داشته باشد به حاشیه رفته و یک مساله فرهنگی بدلیل گفتمان داخلی ضعیف و پروپاگاندای خارجی قوی، از فرم فرهنگی اش خارج شده و تسویه حساب های سیاسی و امنیتی به میدان آمده است.
فرایند اغتشاشات اخیر از حادثه ای احساسات برانگیز استارت می خورد. با دروغ و شایعه همراه می شود و در فضای مجازی ضریب میخورد.
هشتگ سازی و کمپین آفرینی ها به اعتبار و تعمیق منفی ماجرا می انجامد و فراخوان هایی با اسپانسرهای خارجی به اغتشاش و خیابان نوردی و آشوب ختم میشود.
اما چرایی ماجرا و فرایند این قصه را چگونه میتوان صورت بندی کرد؟ حادثه ای که به جنگی ترکیبی بدل شده و از آمریکا و انگلیس و اقلیم کردستان و شبکه های خبری ماهوارهای، تغذیه حیاتی میکند
- الیت ها و فضای ذهنی ماجرا: اعتراضاتی که صورت اغتشاش به خود گرفته اند، در ابتدای امر، ضلع ذهنی دارند. الیت ها و روشنفکران سهم بسزایی در شکل گیری ذهنیت های مخالف و شبهه پذیر دارند. وقتی اندیشمندان و تئوریسین های یک تفکر را به مناظره و مجادله معقول نکشانیم(ولو اینکه استدلال آنچنانی نداشته باشند و اهل شانتاژ باشند)، بایستی پیامدش را در کف خیابان ها و در لابلای ذهنیت های عمومی درو کنیم که گاهی کار از کار گذشته و بدلیل رسوب یافتگی و تهنشین شدن شبهات، پذیرش پاسخ به حداقل رسیده و به خشونت نزدیک میشود
- سلبریتی ها و فضای مجازی ماجرا: ضلع دوم ماجرا حکم فراگیری یک ذهنیت و تبدیل شدن آن به فرهنگ و افکار عمومی را دارد. وقتی کتاب ها و الیت ها و کرسیهای دانشی و منابر بینشی مسموم شد، استارت وایرال شدن مسمومیت در فضای مجازی رقم میخورد و سلبریتی ها و بلاگرها، به مهره موثر و بازیگر اصلی این فضا تبدیل میشوند. از این به بعد فلان فوتبالیست یا هنرمند و بازیگر تعیین میکنند که چه چیزی یا چه کسی خوب یا بد هستند. از طرفی با توجه به #حاکمیتسایبریبیگانه، bbc و VOA و maonto و…تعیین می کنند که دستور روز چیست و اولویت نخست کشور کدام است؟
- کمپن ها و فضای میدانی ماجرا: وقتی فضای ذهنی و مجازی با شبهه و شایعه تسخیر شد، ضلع سوم ماجرا که در انتظار جرقه ای است، با یافتن بهانه ای وارد فاز عملیاتی و میدانی میشود.
لمپن ها، قلچماق و اوباش، بازیگران موثر این فاز از فتنه هستند و ذهنیت هایی که به موقع رسوب زدایی نشده و بخشی از افکار عمومی که از اطلاعات گمراهکننده و فابینگ رنج میبرند نیز با اقدامات لیدرهای اراذل همراهی میکنند.
مهندس و صحنه گردان بیگانه ماجرا نیز با اتصال محیطی این سه لایه و سیاست گذاری حرفه ای در بستر رسانه ای و با رویکرد جنگشناختی، اهداف سه گانه اختلال ذهنی، گسل اجتماعی و فلج سیستمی را به بهانه حجاب و آزادی و حقوق زنان دنبال میکند.
مدیریت بحران نیز با واکنش بموقع و درست و همزمان در نسبت با هر سه لایه محقق میشود.
- گفتگو و مجادله منطقی با لایه اول در رسانه رسمی که آتش ماجرا را زمین های فکری بازگرداند
- اقناع و تبیین و سواد انتقادی رسانه در لایه دوم(بررسی دقیق و سریع متن اتفاق، علل حادثه و نتایج واقعه) که سیاهی لشگر خیابانی را دچار تردید و ریزش کند
- برخورد قانونی و هوشمندانه با پیوست رسانه ای در لایه سوم که منجر به هزینه مضاف نشود.
انشاالله که بتوانیم کمک کار دین خدا باشیم و زمینه ساز تمدن جهانی اسلام و ظهور حضرت حجت در جامعه ای همدل،سالم و شاد
سرهنگ پاسدار سیدمحمد مهدی میرهادی
فرمانده ناحیه بسیج شهرستان تفرش
چهارشنبه (۱۴۰۲/۴/۲۱)
انتهای پیام/