شهید موسی تفرشی، فرزند غلامرضا در تاریخ۱۳۲۸/۰۱/۱۹درخانوادهای مذهبی و متدین و اهلدل پای به عرصه وجود نهاد.
او الهام گرفته از قلب شهادت و مقتدایش علی علیهالسلام دلیرمرد بیشهی نبرد که اقتدا به لافتى الّا على، لا سیف الّا ذو الفقار میکرد، چون مولایش عاشقانه در صحنه نبرد، حضور یافت و سنگرنشین درس علم و جبههی دیگری یعنی رزم و نبرد حاضر شد و به حق درس عشق و شهادت را آموخت و بقا در فنا یافت.
تحصیلاتش درحد خواندن و نوشتن بود و از نوجوانی کار می کرد. سال۱۳۵۴ ازدواج کرد، هنگام شهادت صاحب ۴فرزند بود.
علاقه فراوانی به انجام فعالیتهای دینی داشت و همیشه نمازش را در اول وقت میخواند. از ابتدای قیام مردم علیه حکومت طاغوت با حضور در مساجد و پایگاههای کمیته به نگهبانی از دستآوردهای انقلاب اسلامی میپرداخت.
پس از تاسیس سپاه به عضویت این نهاد انقلابی در آمد. با آغاز جنگ تحمیلی، به فرمان امام(ره) خویش لبیک گفت و برای دفاع از میهن اسلامی عازم مناطق جنگی غرب و جنوب کشور شد تا دلاورانه ایستادگی کند و مقاومت داشته باشد در برابر دشمنانی که میخواستند اسلام و انقلاب نباشد.
نزدیک به ۲۴ ماه از عمر شریفش را در مناطق عملیاتی به خدمت مشغول بود.سرانجام در منطقه عملیاتی فاو هنگامیکه بعنوان فرمانده گروهان در گردان ولیعصرعجلاللهتعالیفرجهالشریف درعملیات والفجر۸ شرکت کرده بود براثر اصابت تیر وترکش به بدن درتاریخ۱۳۶۴/۱۱/۲۳بشهادت رسید.
پیکر مطهرشهید در امامزاده سیدعلیاصغرعلیهالسلام ساوه به خاک سپرده شد.


تشریح نحوه شهادت توسط شهید:
وقتی موسی شهید شده بود خیلی دوست داشتم بدانم ایشان چگونه شهید شده؟
این موضوع را هرکسی یک جوری برای ما تعریف میکرد. نیت کردم و چهل شب برای شهید نماز خواندم. شب چهلم شهید به خوابم آمد، در خواب با هم صحبت کردیم.
میگفت وقتی که شهید شدم خیلی تشنه بودم. بعد تاکید کرد، تو را به خدا از تن زهرا لباس مشکی را بیرون بیاور.
آن عکس من هم از جلوی درب بردار، صبحها که زهرا به مدرسه میرود وقتی این بچه عکس من را میبیند دلش میشکند، گریه میکند؛ شما که این را نمیبینی!
آن عکس را بردار و لباس مشکی او را عوض کن. دوباره گفتم که چطوری شهید شدی؟ برایم تعریف کرد، گفت بچهها را بردم و… همه جزئیات را تعریف کرد و باز هم گفت وقتی شهید شدم خیلی تشنهام بود.
فرازی از وصیتنامه شهید:
پیام بنده اینست؛ ثمره درختی که با خون بهترین عزیزان و شایستهترین فرزندان این امت اسلامیمان آبیاری شده، با خون هزاران شهید زنده خواهیم کرد و بدستور امام زمان(عج) و نائب برحقش خمینی، هر روز مستحکمتر و مقاومتر و آمادهتر باشیم.
در طول سرتاسری مرز دشمن بعثی، هجوم ببریم و راه کربلا را باز کنیم اگر شهید هم شدم باکی نیست. رضایم به رضای خدا، هر چه آید، خوش آید.
شادی ارواح طیبهی شهدا و امام شهدا صلوات
