ما براى خاک نمی‌جنگیم؛ ما براى اسلام عزیز می‌جنگیم

اى مردم مسلمان، ما براى خاك نمی‌جنگيم؛ ما براى اسلام عزيز می‌جنگیم. چه كشته شويم و چه بكشيم، پيروزيم و در نزد خداوند بزرگ پاداش مي‌گيريم.

غنچه.ی هستی شهید علی ابوالحسنی فرزند ابراهیم، در اولین روز از دیماه سال ۱۳۴۵ در گلستانی سرشار از عطر معنویت و حقیقت، در تفرش، شکوفا شد. او در خانواده‌ای مذهبی و متعهد به اصول اسلام دیده به جهان گشود تا تفسیر عشق کند و ارادتش به اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) را به رخ جهانیان بکشد.
درس‌های استقامت و ایثار و پایمردی را از پدر و درس ارادت بیشتر به اهل بیت(علیهم السلام) و معرفت نفس را از مادرش آموخت، تا هفت ساله شد و راهی مدرسه شد تا کسب علم و دانش کند. در مقطع راهنمایی تحصیل می‌کرد که موج توفنده انقلاب به راه افتاد؛ او دوش به دوش بزرگان، در راهپیمایی‌ها و صحنه‌های حضور، دیده می‌شد و در این جریان ناب الهی شرکت می‌جست. با پیروزی انقلاب اسلامی، بیشتر احساس تکلیف کرد که در فعالیت‌های انقلابی بکوشد؛ جنگ تحمیلی، انگیزه او را قوی‌تر ساخت، فنون نظامی را فرا گرفت و همراه شاگردان مدرسه عشق و بسیجیان عاشق، رهسپار دیار نور شد. هنوز شانزده بهار از عمرش نمی‌گذشت که در مورخه ۱۳۶۱/۰۸/۱۱ در عملیات محرم، در منطقه عین‌خوش، پرپر گشت و گلبرگ‌های زندگی‌اش، شاهد شهادت را در آغوش گرفت و در گلزار شهدای بهشت معصومه، آرام گرفت.
خداوند با مقتدایش حسین بن علی(ع) محشور گرداند.

وصیت نامه شهید:

بسم ربّ الشّهدا والصّدّیقین
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ الله أَمواتًا، بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ

با درود فراوان بر بنیان‌گذار جمهورى اسلامى ایران، امام خمینى(قدس سره)، و مردم شریف و مبارز ایران.
در این مرحله از زمان، انسان متعهد باید تصمیم نهایى خود را اتخاذ کند. یا درجه والاى شهادت را یا ذلّت و خوارى. یکى از این دو راه را.
من به عنوان یک مسلمان مقلّد امام(قدس سره)، راه اول را اتخاذ کردم و با عشق به شهادت در جنگ با مزدوران بعثى و در داخل نیز با دست نشاندگان آمریکا و شوروى به مبارزه پرداختم.
مگر ما از حسین(علیه السلام) بالاتریم یا ارزش جان‌مان بیشتر است؟
اى مردم مسلمان، ما براى خاک نمی‌جنگیم؛ ما براى اسلام عزیز می‌جنگیم. چه کشته شویم و چه بکشیم، پیروزیم و در نزد خداوند بزرگ پاداش می‌گیریم.
من خود، کوچک‌تر از آنم که شما را نصیحت کنم، چون شما بالاتر و داناتر از من هستید ولى پیامم به شما اینست:
«مردم، آستین‌ها را بالا بزنید و از جنگ و شهادت در راه خدا نترسید و بر امپریالیست‌هاى شرق و غرب و اسرائیل کافر بشورید». آن‌ها دارند خون جوانان و پیران و بچه‌هاى ما را می‌مکند و در عوض در کاخ‌هاى سر به فلک کشیده، به خوش‌گذرانى مشغولند. تا کى می‌خواهید این ذلت را تحمل کنید؟
اما وصیت من به شما اى پدر و مادر و برادران و خواهرانم، در راه خدا اسماعیل‌هاى خود را آماده کنید، مبادا اگر فرزندتان در راه الله قدم برداشت و شهید شد غمى به چهره شما ببینند. شاد باشید و بدانید که شهادت یکى از اعضاى خانواده باعث سربلندى و عزت و شرف خانواده بلکه اسلام می‌گردد.
وصیتم به تو اى برادرم، اینست که فرزندانت را طورى تربیت کنى که بتوانند در جامعه مفید باشند.
اما وصیت من به تو اى مادر گرامى و خواهر عزیزم، اینست که می‌خواهم همچون زینب(علیها السلام) باشید و او را بشناسید و پیروش باشید و تحمل صبرش را در مصیبت به آن بزرگىِ کربلا، که جلو چشم آن بزرگوار اتفاق افتاد، سر مشق خود قرار دهید و با حفظ حجاب و نجابت و عفت خود، او را خشنود نمایید.
مادر جان بعد از شنیدن خبر شهادتم، خواهش می‌کنم اشک مریز، زیرا امام(قدس سره) بزرگوارمان در سوگ فرزندش اشک نریخت. چون می‌دانست رضاى خداوند در این امر می‌باشد و فقط امام(قدس سره) را دعا کنید و یاور امام(قدس سره) باشید.
از همه مردم می‌خواهم که به ریسمان خدایى چنگ زنید و از تفرقه بپرهیزید، وگرنه مدیون خون شهدا هستید.
اگر شهید شدم، می‌خواهم مرا در بهشت معصومه در کنار دیگر برادران شهیدم به خاک بسپارید.

شادی ارواح طیبه‌ی شهدا و امام شهدا صلوات

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + 1 =